سعید جمشیدی

دل نوشته، واکاوی‌‌ها و دیدگاه‌ها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حوزه علمیه» ثبت شده است

سلمان غیر رشدی


بسم الله الرحمن الرحیم

این مطلب بنا به سالروز حکم ارتداد سلمان رشدی توسط امام خمینی نگاشته شده است...
.
.
.
کسی که روزی به عنوان یک مسلمان در هند زاده شد و رشد و نمو نمود. کسی که در خانواده ای به ظاهر مسلمان زاده شد. کسی که با تالیف یک کتاب کل جهان اسلام را چندین سال بهم ریخت. معلوم نیست چه دینی دارد و بارها تغییر دین داده و چندین مرتبه از پدر و مادر خود بدگویی کرده است که آن ها فقط نققشش مسلمانی را ایفا میکردند. کسی که با افراد بسیاری رابطه داشته داشته است. کتاب او بارها و بارها توسط  یهودیان چاپ شده است. و عملا دست یهود در نوشته های او به چشم میخورد.....

اما تحلیل بنده در این باره:::::::

بنده معتقدم تاثیر خانواده و اطرافیان در باطن انسان بسیار موثر واقع میشود.
وقتی زندگی نامه سلمان رشدی را میخواندم به او حق دادم که هیچ اعتقادی و تعصبی به هیچ چیزی نداشته باشد. میدانید چرا؟؟؟
آخر وقتی در خانواده ای مسلمان زندگی کنی و پدرت مشروب بنوشد و هیچکس از افراد خانه بویی از اقامه نماز نبرده باشند، دیگر چه انتظاری از یک بچه داریم که در این فضای کثیف و نفاق گونه زندگی میکند..
چه بسا وقتی بزرگ شود، از پدر و مادر خویش هم بدتر و اوضاعش فجیعتر شود.
در مورد سلمان رشدی همین نکته صدق میکند، در واقع او با نوشته هایش به همین موضوع اشاره میکند که: به چیزی معتقد نیست و از نور ایمان هم در دل او خبری نیست و در رابطه با موضوعی هر چه پول بیشتر به او بدهند در موردش مینویسد.
او کتاب را نوشت و مورد حمایت اروپا و آمریکا قرار گرفت، در حالی که طبق قوانین بین الملل هیچ کس و هیچ کشوری حق اهانت کردن به مقدسات ادیان دیگر را ندارد، و اگر این عمل صورت بپذیرد به طور قطع پیگرد قانونی دارد. اما همه کشورهای اروپایی و آمریکا مثل همیشه نقش روباه مآبانه ای بازی کردند و از او دفاع کردند.
به نظر حقیر صدور حکم ارتداد سلمان رشدی توسط امام خمینی (ره) بسیار تیزهوشانه و دقیق است و ثابت کرد که فقه واقعی اسلام را، در سکوت کشورهای عربی و دیگر مسلمانان، تنها کشورمان ایران زمین پیاده کرده است.
البته چند سال بعد دوباره زمزمه ای از برداشتن حکم ارتداد بیان شد. اما رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای، شدیداً از دستورات امام بزرگوارمان دفاع کردند و حکم ارتداد همچنان باقیست.

البته مطالب دیگری هم داشتم، لذا به همین مقدار بسنده نموده ام.
باشد تا موجب رضایت حضرت ولی عصر ( روحی لک الفداء) قرار گیرد.


برادر کوچکتان : سعید جمشیدی





۰ نظر
سعید جمشیدی

جایی که سکوت کردم

میخواهم امروز از وقایعی بگویم که شاید برای هر کسی پیش آمده باشد.گاهی سکوت شکننده ای در دل انسان جا میگیرد که مغز آدمی را برای مدتی با خود درگیر میکند و یا شاید ما را عصبی کند.

مثلا وقتی به کسی حرفی میزنی و از او انتظار یاری داری و او هم قدرت یاری کردنت را دارد، با این وجود سرش را تکان میدهد و میگوید شرمنده ام.حالا بروید تا تصمیم گیری کنیم...

اما چقدر برای من سخت بود این لحظه...

صدای او مدام در گوشم و حرکات و سکناتش در جلوی چشمم به تصویر کشیده میشد و آن نگاه سنگین و...

برم سر اصل مطلبم

کار اداری بود...

سه رو بود کارمند مورد نظر جلسه در جلسه بود.کسی از همکارانش حق امضا نداشت.کسی هم اجازه نداشت حرف آدم را بشنود.یا اصلا در جریان کار نبود.    ظاهراً اکثر ادارات همینطور است.

اخر در جامعه اسلامی چرا یک بازرس برای سنجش بازدهی درست کارمندان وجود ندارد؟

بعد از سه روز که دیده ما منتظریم با لحنی گفت، نمیشود،بروید شنبه بیایید...امروز سرم شلوغ است و جلسه دارم و ...

درست نفر بعدی ما فرزند یکی از آقایان البته نه دولتی بلکه حوزوی بود،آمد و گفت ابوی سلام رساندند و دیدیم همه مشغله های کارمند یه دفعه حل شد و کار آن پسر را راه انداخت و رفت.بعد با صورتی خشمگین نگاهمان کرد و گفت شما که هنوز اینجا هستید؟

 

نمیدانستم چه بگویم...

سرم را پایین انداختم، سکوت کردم و از اتاق بیرون رفتم...

(نمیخواستم بگویم: ولی ماجرا در جایی جز مرکز مدیریت حوزه علمیه اتفاق نیوفتاده. کسانی که نان امام زمان را میخورند و یه آب خنک هم روش.افتخار میکنند که ما کار طلاب را راه می اندازیم.امام زمان قطعا از ما راضی است.اما نمیدانند که سیره چند صد ساله حوزه با اعمالشان فرق میکند.شاید هم میدانند و کاری نمیتوانند بکنند.بعدش هم توجیه می آورند که اینطور شده و آن طور شده و حواسمان نبوده و...)

در حوزه؟

در مرکز اسلامی شیعه؟

 

خدایا داریم به کجا میرویم....؟؟؟؟؟

آیا این رفتار درست است؟

 

مطمئنم این ها روزی جواب خواهند داد...

 

سعید جمشیدی

 

 

۰ نظر
سعید جمشیدی