بسم اللّٰه الرحمن الرحیم
روزی از روزهای همیشه خوب خداوند، در آخرین روزهای تابستان در خانوادهای مذهبی و فرهیخته، به هستی لایتناهی خداوند پا گذاشتم. آن طوری که از شواهد، خاطرات، عکسها و... در دست است، دوران خردسالی را با شیطنتهای آرام و بی سر و صدای توأم با خواندن و حفظ قرآن کریم، دوران کودکی را با حال و هوای درس و مشق و تفریح، و دوران نوجوانی را در فضایی آمیخته با علم و ورود به فعالیتهای فرهنگی تربیتی و مطالعاتی گذراندم. بعد از دوران تحصیل در رشته علوم و معارف اسلامی و أخد مدرک دیپلم، به صورت اتفاقی در عین حال معجزه آسایی و علاقمند نبودم، وارد حوزه علمیه شدم. کمکم و به مرور زمان به درس و بحثم علاقمند شدم. به گونهای که جایگاه خودم را در سطح فهمم در عالم هستی شناختم. پس از یک سال تحصیل در حوزه علمیه اصفهان، برای ادامه فعالیتها به مرکز علمی جهان تشیع قم عزیمت کردم. در همین ایام بود که به جهت مقالههایم وارد فاز شهدایی شدم و در روابط عمومی ستاد راهیان نور کل کشور مشغول به کار شدم.بعد از اتمام سطح یک و گذشت پنج سال، برای تشکیل خانواده و رسیدن به باقی اهدافم به زادگاهم نصف جهان بازگشتم و کما کان به تحصیل، تدریس، مدیریت فعالیتهای علمی پژوهشی، مقاله نویسی و فعالیت های ارتباطی و رسانهای(روابط عمومی و تخصصی) مشغول هستم.
ناگفته نماند که رهنمودهای اساتید و بزرگان و فضای باز و آزادی اندیشه در خانواده، به ویژه نصایح پدرم و دوستان خوب و سالم و مؤمن،کمک شایانی در این راه بزرگ به من نموده وباعث شدند با اهداف مشخصی، ساز و کار دقیقی فراهم کنم و استوار مراحل زندگیم را طی نمایم.
باشد که موجب رضایت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار گیرد.